ربیع آمد ربیع آمد ربیع بس بدیع آمد

حیدر حمید

امروز روزِ نخست ماه مبارک ربیع‌الأول است. این ماه، ماهِ ماه است. ماه طلوع خورشید بی‌غروب آموزگار مهربانی و اخلاق و اندیشه و فداکاری و جوان‌مردی است. ماه پیامبر عزیزالقدر ماست. ماه رهیدن جان آدمی‌زادگان از اسارت اسیران دشت بلاخیز خودخواهی و خودپسندی است. ماه روشن شدن چراغ دانش و دانایی در شبستان وجود عالَم است. ماه گشوده شدن راه رسیدن انسان‌ها به بلندترین مدارج کمال و کاملیت است. ارج نهادن این ایام و جان و جهان خود را با عطر یاد آن سَرور، سعادت‌بار کردن، اندک‌ترین کاری‌ست که می‌توان انجام داد. این ایام را غنیمت شماریم. اوقات خود را برای تازه کردن یادِ عزیزِ آن عزیز، فارغ کنیم. کتاب بخوانیم. سیرت و سنت او را در مطالعه آوریم. گفته‌های او را به کار ببندیم. به یاد او شعر زمزمه کنیم. در مجالس ذکر او شرکت کنیم. میلاد او را خجسته بداریم. خانه‌های خود را با بوی عطر نام و یاد او معطر کنیم. فضای بازارها و کوچه‌ها و محله‌ها را با رنگ سنن و اندیشه‌ها و پسندها و گفته‌های نغز و پُرمغز او آذین ببندیم. با اخلاق و روش و منش خود، به دیگران، غیرمستقیم، یادآور شویم که ماه میلاد هستۀ هستی‌ست. دست‌گیری کنیم و گره از کار فروبستۀ مردمان واکنیم. به شادی روح آن عزیزِ عالی‌مرتبت، شادی را مهمان خانه‌های هم‌سایه‌ها و هم‌کاسه‌های خود کنیم. ببخشیم و ببخشاییم. بخندیم و بخندانیم. بر سر یتیمکان، دست نوازش بکشیم و بر دست‌های پینه‌بستۀ کارگران بوسه بزنیم. سُفره‌های کم‌نان آشنایان نیازمند خود را پُرنان کنیم. پدرانی را که شرمندۀ خرج طفلکان خود هستند را از این شرم به‌درآوریم. به عظمت این ماه عظیم، کار را بر زیردستان خود آسان کنیم و آنان را با هدیه‌ای هرچند اندک و کم‌بها، خوش‌حال و دل‌شاد کنیم. اگر کرایه می‌گیریم، کرایۀ ماه ربیع‌الأول را بر کرایه‌نشین عایله‌دارِ نیازمند خود ببخشیم. اگر دُکانی داریم، روی شیشۀ دکان خود بنویسیم: تخفیف ویژه به مناسبت ماه مبارک ربیع‌الأول! اگر در شهر ما کارگرانی از شهرهای دیگر زندگی می‌کنند، شباهنگام به استراحت‌گاه‌های آنان برویم و به آنان هدیه‌ای به مناسبت این ماه عظیم تقدیم کنیم. با تعدادی از اعضای فامیل خود گُلِ محمدی خریداری کنیم و حدیثی روی کاغذی بنویسیم و بر شاخۀ آن بچسبانیم و در کنار خط عابر پیاده ایستاده شویم و هرگاه وسایل نقلیه به‌خاطر سرخ شدن چراغ ترافیک توقف کردند، برای هرکدام یک شاخه گُل هدیه بدهیم. اگر معلم و آموزگار هستیم، هر روز پیش از شروع درس، حدیثی از احادیث آن عالی‌جناب را برای شاگردان و دانش‌آموزان خود بخوانیم. سعی کنیم در مساجد خود حلقاتی را برای نکوداشت این ایام برپا کنیم. کار آسانی که از دست همۀ ما برمی‌آید، این است که در خانه‌ها هر شب در حد پانزده دقیقه کتابی از سیرت و سنت آن‌جناب بخوانیم و پانزده دقیقۀ دیگر را به بحث در مورد مطالب آن کتاب اختصاص بدهیم. این‌گونه به‌آسانی بذر محبت کسی را در خانۀ خود غرس کردیم که خدا و فرشته‌گانش در حق او درود می‌فرستند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *